مدح امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام
باز مـرا ســوی لبِ خُــم کـشـیـد قصه ی دریا به تـلاطـم کـشـیــد آمـد و طـوفـــان مـن آغــاز شـد بـــاز دری رو به دلــم بــاز شـد ســاقـی افــلاک! ســلامٌ علـیک! ای پــدر خــاک! ســلامٌ عـلیک! دست تو را عشق که بالا گـرفت دست تو نه دست خـدا را گـرفت روح امین پـیـش تو پَـر باز کرد با تو محـمـد سخـن آغــاز کــرد نــوح شـده غــرق تو ای نـاخـدا کـشـتــی او را بـرســان تـا خــدا قـطـره تو را دیده و دریـا شــده خــاک ضعـیف از تو تـوانـا شده بَـه! بِـه تـو؛ تـیـغ بـلاجــوی تــو شـیـری و شیران همه آهـوی تو کــار هــزار آیـت اعـظــم کـنـی گوشه ی ابرو تو اگر خَــم کـنی ای خط تو صیف تو بی خاتـمـه جـلــوۀ ظـاهــر شــدۀ فــاطــمــه اول و آخــر سـر یک مــوی تـو ظاهــر و باطن تو و بـانـوی تـو کشتی خلقـت به هـدف می رسـد تا که به ایــوان نـجـف می رسـد |